کلمه طراحی در لغتنامه به معنی «طرح افکنی» و «نقشه ریزی» میباشد. اما در معنای تخصصی، باز آفريدن تصاویر عینی یا تجسم بخشیدن به تصاویر ذهنی است. طراحی یعنی به وجود آوردن تصویر خطی، که از ذهن شخص یا از هر پدیدهی واقعی مثل اشیا، طبیعت، انسانها و… بر روی سطحی دو بعدی ایجاد میشود.
به عبارتی میتوان گفت طرح افکنی در هنرهای تجسمی از اهمیت بسیاری برخوردار است.به دلیل داشتن نقش پایهای در شاخههای مختلف تجسمی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است.
یک پروژه طراحی گرافیک موفق، با درک صحیحی از نیازهای مشتری شروع می شود. با پرسیدن سوالاتی درست از مشتری قبل از انجام طراحی، می توانید اتود و طرح های بهتری ارائه دهید، از تجدید نظرهای غیرضروری جلوگیری کنید و احتمال بیشتر پذیرفته شدن طرح توسط مشتری و افزایش رضایت آن ها را به ارمغان بیاورید.
اگر در ابتدای پروژه بتوانید یک گزارش صحیح از نیازهای مشتری ایجاد کنید، می توانید همکاری بهتری داشته و طرح خلاقانه تری برای مشتری ایجاد کنید.
1_برای دستیابی به چه چیزی تلاش می کنید:
تعیین هدف قبل از انجام طراحی، باعث می شود روند انجام طراحی را بهتر پیش رفته و در هر مرحله بدانید که تا چه حد از پروژه را پیش برده اید. این کار همچنین به پر کردن خلاهایی که در پروژه های شما پیش خواهد آمد کمک می کند.
2_تا چه زمانی نیاز دارید که پروژه تکمیل شود:
مشتریان ممکن است انتظارات غیرواقعی درباره ی روند ساخت داشته و توجه نکنند که برای ساخت کار با کیفیت، زمان لازم است و از کار شما چیزی مانند نوشتن انتظار دارند.کار خلاقانه روندی بوده که بطور طبیعی زمان بر باشد ما باید لحظاتی از الهامات قوی داشته باشیم که یک شاهکار تولید شود. اما بطور طبیعی گام های زیادی برای اتمام یک پروژه وجود دارد: مفهوم سازی، جستجو، طراحی، ویرایش، تفسیر و غیره چند نمونه از این گام ها است.
اگر مشتری زمان محدودی را مشخص کرد، آن ها را توجیه کنید. گاهی مشتریان واقعا نیاز دارند تا کار در یک بازه ی زمانی مشخص انجام شود گاهی اوقات هم ممکن است که واقعا دلیلی برای زمان محدودی که مشخص می کنند ندارند. مشتریانی که با دلیل این کار را انجام می دهند باید اولویت های خود را مشخص کنند.
3_مخاطبان این کار چه کسانی هستند:
این سوال در این که شما با رفتن راه غلط زمان خود را هدر ندهید بسیار مهم است. شما در اینکه چه گروهی از مخاطبان جذب کار شما می شوند نمی توانید با حدس و گمان پیش بروید. با داشتن این اطلاعات شما می توانید پیشنهاداتی به مشتری داده که به ذهن او خطور نکرده باشد. با این کار مشتری یک حس امنیت پیدا می کند که یک فرد حرفه ای را انتخاب کرده که در گرفتن تصمیمات درست می تواند به او کمک کند.
4_نقاط قوت شما چیست:
در پروژه خود، سعی کرده نقاط قوت کسب و کار مشتری را برجسته کنید. همچنین می توان از آن ها برای بهبود بخشیدن به ایده های خود استفاده کنید.
5_این کار چه ویژگی هایی را حتما باید داشته باشد:
مشتریان باید تصویر خود از پروژه ای که می خواهند مخاطبان ببینند را تشریح کنند. اگر آن ها نظری قطعی از پروژه و هدف خود نداشته باشند شما بدون هیچ هدف و نقطه ی شروعی خواهید بود. سپس چیزی که اتفاق خواهد افتاد این بوده که شما وقت روی طراحی چیزی می گذارید که ممکن است مشتری آن را نپسندد و این اتفاق نیز می افتد زیرا شما هیچ چشم انداز مشترکی ندارید.بهترین طراحی زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما و مشتری خود، در هماهنگی در شکل نهایی پروژه و اهدافی که باید به آن دست یابید، باشید.
6_بودجه ی شما برای این پروژه چه قدر است:
این مورد مهم ترین سوال میباشد. برخی از مشتریان انتظارات غیرواقعی دارند و انتظار یک هزینه ی ثابت برای پوشش هر چیزی که می خواهند را دارند. پرسیدن این سوال به صورت رک به مشتری این امکان را خواهد داد که بداند هزینه های شما ممکن است ثابت نباشد و باید انتظارات خودشان را مناسب با بودجه ی خود تنظیم کنند.
به این روش شما قادر خواهید بود پیشنهادات بهتری را به مشتریان خود بدهید. زمانی که شما بدانید مشتری شما چقدر می تواند پرداخت کند، می توانید محاسبه کنید که چه گزینه هایی را به او پیشنهاد می کنید. برای مثال تصاویر on-location بسیار گران تر از تصاویر stock هستند اما نتایج بسیار بهتری را می دهد. شما می توانید پیشنهاداتی بدهید که مشتری بتواند تصمیم های درست بگیرد.
7_بازخورد شما چگونه خواهد بود:
برخی مشتریان عادت دارند پس از تحویل اتود، درخواست ویرایش های زیادی بدهند و شما را وادار به طراحی چند نسخه مختلف کنند. اگر می دانید که کارفرمای شما ممکن است رویکرد دست و پاگیری در روند طراحی پیش بگیرد، زمان و هزینه خود را بی دلیل تلف نکنید.
8_محصولی که برای آن طراحی می کنید چگونه توزیع یا استفاده می شود:
این مورد تنها برای پروژه های چاپی استفاده می شود. اگر در حال طراحی برای یک محصول هستید ممکن است از نظر برخی عناصر طراحی مانند رنگ ها محدودیت داشته باشید. سعی کنید قبل از شروع طراحی این مورد را بدانید تا از اشتباهات احتمالی حین طراحی پیشگیری کنید.
9_به دنبال چه سبکی هستید:
مشتریان شما معمولا متخصص طراحی نمیباشند و از بعضی اصطلاحات طراحی چیزی نمی دانند. به جای پرسیدن سوالات اختصاصی مثل «آیا می خواهید از طرح ایزومتریک برای شما استفاده کنم؟» از سوالات قابل فهم تری استفاده کنید. برای مثال می توان پرسید «دنبال یک طرح شلوغ و پر زرق و برق میباشید یا یک طرح ساده و تر و تمیز؟» اینگونه می توانید بفهمید مشتری به دنبال طرح مینیمال بوده و یا طرح با سبک دیگری را میخواهد.
10_ چه فایل ها و فرمت هایی را نیاز دارید:
در طرح خود ممکن است از فونت ها و تصاویر لایسنس دار استفاده کنید. معمولا در پروژه های طراحی ،فایل های منبع ، به مشتری داده نمی شود. اما اگر کارفرمای شما این فایل ها را نیاز دارد، بهتر بوده از ابتدا هم از نظر مالی و هم از نظر قوانین و لایسنس، مسائل را با یکدیگر هماهنگ کنید.